سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 


ترویج بودا در رسانه ملی به خاطر یک مشت دلار!

پخش فیلم سینمایی «نفرین مجسمه سیاه» از شبکه «سه سیما» که شب گذشته پخش شد، نشان دهنده موج فزاینده خرید فیلم های سینمایی شرقی و بیشتر تبلیغاتی برای ادیان خاص جنوب شرق آسیا شد.

به گزارش خبرنگار «بازتاب»، این فیلم که به صورت آشکار به تدوین و ترویج مبانی آیین بودا پرداخت، در پاره ای از دقایق تبدیل به یک مستند واقعی برای تحت تاثیر قرار دادن مخاطب بود، به حدی که بازیگر نقش اول آن به واسطه کراماتی که از مجسمه اش در اختیار داشت، توانست به اتفاقات آینده در خواب خود دست یافته و به اصطلاح به رستگاری برسد.

در این فیلم تمامی مبانی مورد مذمت سینمای ایالات متحده که موجب خرید چنین محصولاتی می شود، اعم از جذابیت جنسی و خشونت به راحتی مشخص بود و به صحنه های متعدد هفت تیر کشی و چاقوکشی و روابط دختر و پسر، ترویج مستقیم بودا هم اضافه شد.
از نکات جالب توجه این فیلم، فاصله کوتاه این محصول سینمایی با اثری است که پیش از این در شبکه سه سیما بی توجه به ترویج مظلومیت ظاهری صهیونیست‌ها به نمایش درآمد و نشان دهنده ساختار بی توجه این شبکه در انتخاب فیلم‌های سینمایی و از طرفی تایید کننده ضعف مقیاس‌های علمی و صحیح برای خریدهای خارجی در معاونت سیما بود.

                                   

هجوم فیلم‌های سینمایی هندی و چینی به شبکه‌های تلویزیونی و اصرار شبکه‌ها به پخش محصولات سطح پایین سینمایی داخلی، نشان از پایین آمدن تولید و تأمین برنامه‌های فراغتی در تلویزیون است.
پس از تغییراتی که در سازمان صداوسیما رخ داد، به ناگاه گروهی تازه به فیلم سازان جدید رسانه ملی تبدیل شدند. البته در این‌که محصولات تولید شده این گروه چقدر ارزش رسانه‌ای و فرهنگی را داشت، هیچ بررسی خاصی انجام نشده، ولی کاهش تولید که برآمده از هزینه‌های تحمیل‌شده این گروه به بدنه شبکه های رسانه ملی بود، موجب شد که امروز شبکه‌ها به دنبال مواد ارزان و کم‌هزینه برای پر کردن آنتن خود باشند و کاری به تاثیر و پیام آن برای مخاطب نداشته باشند.

بی‌شک بدهی میلیاردی یک شبکه سراسری اجازه نمی‌دهد که تولید محصولات رسانه ای مسیر حرفه‌ای و لازم خود را طی کند و در این میان برخی نظرات شخصی در مورد محصولات سینمای جهان، موجب می شود که به ناگاه هم سینمای داخلی از رسانه ملی حذف شود و هم محصولات معتبر جهانی. در این میان، مردم با موجی از فیلم های سینمایی بی کیفیت داخلی و محصولات بی هویت خارجی مواجه می شوند که درصد ضررهای معنوی و ارزشی آن در برابر محصولات سینمای داخلی و محصولات جهانی بسیار بیشتر است.

حالا در این وضعیت، کاهش تولید و نیاز به محصولات جدید، موجب شده شبکه‌ها به سراغ محصولات هندی و چینی بروند و جالب است که برخی شبکه‌ها با اصرار زیاد به پخش محصولات سطح پایین ایرانی، باعث شده اند، چرخه تولید را دوباره همان دلالان خارج از صداوسیما تنظیم و طراحی کنند.

نیاز شبکه‌ها به محصول سینمایی آن قدر بالاست که به تازگی بستگان برخی از مدیران سابق صداوسیما هم با راه‌اندازی دفاتر فیلم‌سازی حرفه ای، بدون داشتن تجربه و تحصیلات لازم به تولید فیلم‌های تلویزیونی و کپی های سینمایی می‌پردازند! البته اگر به محصول تولیدشده آنها دقت کنید، تنها بازیگران معروفی هستند که به دلیل کاهش تولید در سینمای ایران، حاضر شده‌اند به حضور در این فیلم‌های تلویزیونی تن دهند.

برای نمونه یکی از کارگردانان این گروه چندی است به شدت تلاش می‌کند فیلم تلویزیونی خود را به یکی از شبکه‌های تلویزیونی قالب کند، ولی در کل تلاش وی به نتیجه‌ نرسید و حال در فکر تهیه نسخه سینمایی از فیلم خود است تا در سینما اکران شود.
از مواردی که تا حال، موجب حاشیه امنیت این گروه و بهره‌برداری از رانت موجود شده، استفاده مشاوره‌ای از کارگردانان و چهره‌های معروف در حاشیه تولید این محصولات است تا کسی توان انتقاد و پیگیری از چرخه تولید آنها را نداشته باشد.

اگر صداوسیما در همین مرحله با نظارت بیشتر بر چرخه تولید این فیلم‌های تلویزیونی دخالت نکند، بی‌شک در آینده ای نزدیک شبکه‌های تلویزیونی باید میلیاردها تومان را بابت تولید به اصطلاح محصولات سینمایی داخلی به جیب عده‌ای خاص بریزند.
متأسفانه، برخی دیدگاه‌های شخصی و غیرحرفه‌ای در مدیریت شبکه‌های تلویزیونی هم مزید بر علت شده و موجب به وجود آمدن فضا و خلأ برای گروه فیلم‌سازان تلویزیونی خارج از رسانه ملی شده است.

در همین حال برخی شرکت‌های داخلی هم در دوره‌ای توانستند نظر صداوسیما را به خرید محصولات سطح پایین هندی و چینی خودشان توجیه کنند و متأسفانه، گاه هر فیلم و اثری امکان پخش از شبکه‌های سراسری را پیدا می کند. اگر در این مورد بسیار مهم نیز رسانه ملی با روشنفکری رسانه ای بر روند خریدهای خارجی، مقیاسی درست را اجرا نکند، در آینده باید میلیاردها دلار هزینه ضدارزش هایی را بپردازیم که به خاطر تعصب خاص و بی بهره بودن از علم رسانه، وارد فضای رسانه ملی شده است.

باید دیدگاه‌های موجود در خرید محصولات جدید خارجی و تولید محصولات داخلی را در رسانه ملی ارتقا داد و از تصورات افراطی در مورد فیلم‌های آمریکایی و اروپایی جلوگیری کرد تا امکان بهره‌برداری از محصولات خوب و مناسب جهانی فراهم شده و از طرفی به نام پخش فیلم سینمایی ایرانی، نام هر غیرمتخصص و چهره غیرحرفه‌ای در کسوت کارگردان و تهیه‌کننده، موجب صرف شدن هزینه‌های رنگارنگ نباشد و بیشترین فشار را بر بدنه رسانه ملی وارد نکند.

بیم این می‌رود که در صورت عدم دخالت ریاست سازمان صداوسیما و عدم تغییر این تفکر در معاونت سیما و مدیریت شبکه‌های تلویزیونی، به بهانه چند محصول صهیونیستی و آمریکایی هدفمند، پای هر محصول بی ارزش سینمایی با محتوای پوچ‌گرایی و ماده‌پرستی، به شبکه‌های سیما کشیده شود که اثرات جبران‌ناپذیر آن در عصر گسترش خرافات و فرقه‌گرایی‌های هدفمند بیشتر از چند فیلم اکشن در سال خواهد بود.

ترویج بودا و فرقه‌های مختلف چینی و هندی، کمترین اثر منفی فرهنگی و ارزشی این تفکر و خریدهای خارجی برای شبکه‌های تلویزیونی است که هنوز به صورت جدی به آن توجه نشده است.


نوشته شده در  شنبه 85/10/2ساعت  7:17 عصر  توسط نافذ   شما هم نظر دهید()